خستگی ذهن

خستگی ذهن

اشکان ارشادی هستم از کرمانشاه 

قبل از اینکه ماجرای آخر را تعریف کنم این چند نکته به ذهنم می رسد که با هم بخوانیم.

جزء ، کل را می سازد پس بر روی دانستن جزئیات خیلی حساس باشید ودقت کنید. بقول شاعر:

اگر معمار خشت اول را نهد کج

                               می رود دیوار تا ثریا کج

فی ثانی: نترسید! بقول معروف: چشم میبینه و دست می ترسد! ترس ندارد بخصوص اگر مصمم باشی و یکی کاربلد هم کنارت باشد. خوف و ترس ندارد یا یاد میگیری یا نمی گیری! بعد از هر شکست همیشه تجربیاتی کسب می شود پس هرگز از استاد نشدن نترسید چون گاهی باید عمری خواند و تفکر کرد.  

ثالثا: از یادگیری چند موضوع همزمان خودداری کنید و صبور باشید. شور و هیجان اولیه را کنترل کنید و بمانند، زبان آموزی نباشید که هنوز دو لغت انگلیسی به ذهن نسپرده! می خواهد حرف بزند! فقط و فقط به حرف زدن فکر می کند و تمام ذهنش تمام و کمال مغشوش به مکالمه انگلیسی هست. و در آخر بدون هیچ نتیجه کلاس زبان را رها می کند. 

چهارم آنکه: بهترین مدرس ، جویندگی خود شماست و مطمئن باشید هیچ کتابی کامل نیست و همه چیز را ننوشته! ( کتاب کامل، قرآن خداست.و بس! ) پس هرچه جویندگی شما بیشتر باشد مطمئنا بیشتر یاد می گیرید. 

پنجم: همیشه تجانس سنجی کنید و زیرا عدم تجانس ، شما را بی نتیجه می کند. مثال: دختری می نالید که ( الله اعلم ، چون در فضای مجازی معلوم نیست کی به کیست؟ و چی به چیست؟ و جدیدا نحوه ی نوشتن دختر و پسر هم خیلی شبیه هم شده است و نمی توان تشخیص داد!) با این خرج گران تهران چند کلاس را رفته و بی نتیجه رها کرده! کلاسهایی که رفته بوده و بی نتیجه رها کرده بود بقرار زیر بودند، توجه مبذول بفرمایید:

کلاس زبان انگلیسی آکسفورد

کلاس ترکی استانبولی 

کلاسهای قرآن و آموختن قواعد

بحث و حدیث در بسیج دانشجویی و گرفتن سفره و دعای ندبه و زیارت عاشورا وغیره و ذلک

حفظ حدیث 

کلاس تار 

کلاس گیتار 

کلاس پیانو

کلاس ارگ 

( بدنسازی و یوگا و دانشگاه)

و...

 

دلایل شکست خودش را می خواست و گویی می خواست درددل کند. از ایشان پرسیدم که آیا در خانه ترکی حرف می زنید؟ گفت: نه ، ما تهرانی هستیم. پرسیدم: چه رشته ای در دانشگاه می خوانی؟ گفت: ادبیات فارسی. و سپس پرسید: آقای ارشادی برای چی می پرسید؟ گفتم: خودت نوشته ای یکی بگوید چرا نشد؟ و دلایل شکست را خواسته ای! در ادامه گفتم: عدم تجانس اولین و اصلیترین اشتباه شما بوده و بگذریم از اینکه با یک دست چند هندوانه برداشته ای و مطمئنا از این همه کلاس ، جسم و روحت خسته گشته و قدرت تجزیه و تحلیل و تفکر در مورد آموخته هایت نداشتی!