واج و هجا در کردی
اشکان ارشادی هستم از کرمانشاه
اول اینکه زبان کردی چند گویش و لهجه دارد و نمی توان کلی نوشت پس برای هرکدام باید جداگانه نوشت.
دوم اینکه نمی توان با فارسی یا تحت فارسی تقطیع و... غیره و ذلک کرد. همانگونه که علیرغم تمام مشابهت ها و تبعیت های فارسی از عربی ، در نهایت معیار تشخیص وزن عروضی و تقطیع متفاوتی دارند.
اگر الفبای عربی را خوانده باشید حتما توجه کرده اید که حتی تلفظ حروف الفبای فارسی متفاوت از عربیست.
حتی نوشتن حروف الفبا نیز در عربی قواعد خودش دارد مثلا همزه نوشته می شود ولی خوانده نمیشود.
سوم اینکه در کردی مصوت ها نوشته می شود و تشخیص صامت از مصوت برای آشنا به دستور زبان و ادبیات تنها مقدور است.
چهارم اینکه رسم الخط واحدی میان این زبان نیست و این کار را بمراتب سخت میکند. سورانی ها رسم الخط مخصوص خود شبیه عربی دارند. کرمانشاهی ها رسم الخطی شبیه آنچه که آذری ها استفاده میکنند دارند. کرمانج ها نیز از لاتین تا الفبای عربی فارسی استفاده میکنند.
پنجم اینکه ، ما نمی دانیم صورت ملفوظ با صورت مکتوب تا چه حدیست.
صورت ملفوظ و رعایت آن خیلی در شعر و ادبیات ، چه برای شاعر و چه برای تشخیص دهنده حائز اهمیت است.
ششم اینکه ، ما مثال های زیادی از فارسی می توانیم بزنیم ولی برای کردی بکار نمی آید و فقط صورت مثالی را روشن می کند.
هفتم اینکه ، اکثر کتابهای کُردی توسط دیگران نوشته شدهاند و بقطع نمی توان از آنان استفاده کرد. مثلا اکنون کتاب کاملی در دست دارم ولی در برخی از قسمتهای کتاب احساس کردم که نویسنده اشتباه می کند و در مقدمه کتاب جواب خودم را گرفتم. در مقدمه نوشته است که اصلا خودش کُرد نیست و با کمک معلمی کرد این کتاب را می نوشته و بعداز فوت ایشان بقیه راه را خودش دادهاست. البته کتاب کاملی است و جای تشکر دارد.
هشتم اینکه ، نمیتوان در نوشتن به الفبای مختص اقوام مقید نبود ولی هنگام نوشتن آنقدر الفبا در الفبا می شود که تفکیک آن سخت می شود و حتی برای نویسنده نیز مشکل است و دیگر چه برسد به خواننده.
نهم اینکه ، تا به حال کسی به خودش جرأت نداده تا به تقطیع و غیره از کلمات کردی بپردازد.
دهم اینکه ، من از روی شناخت و دانش خودآموز خودم اینکار را برای شاعران و نویسندگان کرد انجام میدهم ولی احتمال خطا دارد و دوستان می خواهم که با تعامل و تعاون مرا یاری دهند.
یازدهم اینکه ، حروف ز همه یکجور نوشته می شوند و به طبع خیلی از واژگانی که در عربی و فارسی قافیه نمی شوند ولی درین زبان قافیه می شوند.
دوازدهم اینکه ، این شکل از نوشتن یعنی رسم الخط گویا مخصوص اقوام غیر عرب و فارسی بودهاست چون من می بینم که ترکان چین نیز شبیه به همین می نویسند و برخی از کلمات دقیقا همانند هم نوشته می شود مثلا :
اگر
ئه گه ر ،،،، در کُردی
ئه گه ر ،،،،، در ترکی اویغوری
هر دو شبیه هم هستند. همچنین همهی اقوام مصوتها را بمانند صامت می نویسند.
در همین کلمه اگر بخواهیم تقطیع واجی کنیم چنین است
ئ ، ه ، گ ، ه ، ر
ولی ، اگر در فارسی چنین است :
ا ، َ، گ ، َ، ر
در هرسه حالت دو هجایی هستند.
سیزدهم آنکه ، اگر کتاب اکرام صالحی را بخوانید ، آنقدر الفبا در الفبا شدهاست که حتی آشنایی به علم عروض و قافیه همانند من گیج میشود. همچنین برخی از علامات را خودش گذاشته که کار تشخیص را سختتر می کند.
چهاردهم اینکه ، صورت ملفوظ و مکتوب دو زبان کوردی و آلمانی گویا در جهان تنها زبانهایی هستند که یکیست.
پانزدهم اینکه ، چون تلفظ کوردی غلیظ است پس با اوزان عروضی زیاد منطبق نیست. و لازم نیست بغیر از شعر شعرای قدیم ، شعر جدید را با بسنجیم.
و...
قبلا در زمینه ، زبانهای ترکی می نوشتم ولی بحث و جدل زیاد شد و انصراف دادم.
- ۹۹/۰۳/۱۲